صورت های افلاطونی و ارسطویی فلسفه فیلم
نویسندگان
چکیده
شالوده های فلسفی پایداری که افلاطون و ارسطو بنا کردند، علاوه بر دنیای فلسفه، در رویکردهای نظری به هنر نیز تأثیراتی بر جا گذاشت. این مقاله درصدد است این تأثیرات را در حوزه ی فلسفه ی فیلم بررسی کند و با تقسیم سینما به دو جزء تصویر و حرکت، و دنبال کردن این دو جزء در هنرهای یونان باستان و توجه به شکل گیری فلسفه ی هنر افلاطون و ارسطو در مواجهه با این هنرها، دیدگاه صاحب نظران معاصر، یعنی یان ژاروی و کریستین متز را در زمینه ی ارتباط اندیشه-های این دو فیلسوف بزرگ با فلسفه ی فیلم ارزیابی کرده تا به رهیافتی نو در نگرش به صورت های افلاطونی و ارسطویی فلسفه فیلم دست یابد. گذر از ساحت فلسفه با تأکید بر هستی شناسی و شناخت شناسی، به نظریه ی هنر و از آنجا به فلسفه-ی فیلم توسط روش توصیفی-تحلیلی امکان پذیر شده است. نتیجه این پژوهش روشن می سازد که صورت افلاطونی فلسفه ی فیلم، تنها با تأکید بر وجه تصویری، واقعیت شکل گرفته بر پرده ی سینما را وانموده ی واقعیت اصیل قلمداد می-کند و بر این اساس سینما یکی از نظام های وهم آفرین خواهد بود. اما صورت ارسطویی، با توجه بیشتر به وجه حرکتی و کنش دراماتیک سینمایی، امکان بازنمایی واقعیت اصیل را، به شرط تبعیت از قواعد ژانر، فراهم می داند.
منابع مشابه
صورتهای افلاطونی و ارسطویی فلسفه فیلم
شالودههای فلسفی پایداری که افلاطون و ارسطو بنا کردند، علاوه بر دنیای فلسفه، در رویکردهای نظری به هنر نیز تأثیراتی بر جا گذاشت. این مقاله درصدد است این تأثیرات را در حوزهی فلسفهی فیلم بررسی کند و با تقسیم سینما به دو جزء تصویر و حرکت، و دنبال کردن این دو جزء در هنرهای یونان باستان و توجه به شکلگیری فلسفهی هنر افلاطون و ارسطو در مواجهه با این هنرها، دیدگاه صاحبنظران معاصر، یعنی یان ژاروی و...
متن کاملبعد عملی مثال خیر در فلسفه های افلاطونی و ارسطویی
افلاطون در دوره افول امپراطوری آتن چشم به جهان می گشاید و به واسطه تعالیمی که در فلسفه هراکلیتوس می بیند، می فهمد که تاریخ بشری به موجب پیروی از قانون سیلان دایمی رو به سوی یک تباهی دارد. او با پذیرش این اصل و برای یافتن پاسخی در باب چگونگی اعراض از این تباهی، به تعالیم سقراط روی می آورد. تعریف جویی سقراط به او نشان می دهد که تعاریف، برخلاف متعلقاتشان همواره ثابت می مانند. افلاطون برای مستدل کر...
15 صفحه اولبررسی مسأله جدایی(خوریسموس) در فلسفه افلاطونی _ ارسطویی
از آنجائیکه افلاطون و ارسطو، هر دو، از فیلسوفانی هستند که تاثیر بزرگی بر اندیشه فیلسوفان پس از خود، حتی تا عصر حاضر، داشتهاند و به دلیل اهمیتی که جدایی در درک اندیشه این دو فیلسوف، به خصوص در بنیادیترین نظریاتشان، یعنی نظریه مثل افلاطونی و نظریه صورت ارسطو، برخوردار است، و همچنین به دلیل ارتباط جدایی با مهترین مباحث هستیشناختی و معرفتشناختی در فلسفه این دو فیلسوف، در این پایاننامه به بررسی مسئل...
تحلیل فاعلیت و عنایت در متافیزیک افلاطونی، ارسطویی و سینوی
آیا نظام عالم فعلی- فاعلی است؟ و اگر فاعلیتی در کار است و عالم و مافیها را باید به عنوان فعل نگریست، آیا میتوان نظام عالم را یک نظام عنایی دانست؟ در یونان باستان دو نظام بزرگ فلسفی توسط ارسطو و افلاطون برپا شد تا بتواند برای پرسشهای فوق الذکر پاسخی داشته باشد. در عالم اسلام نیز فارابی و بعد از او ابن سینا با پی گرفتن فلسفه فارابی، اولین افرادی بودند که یک نظام فلسفی بنا کردند تا پاسخی بنیاد...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
نشریه هنرهای زیبا- هنرهای نمایشی و موسیقیناشر: پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران
ISSN 2228-6012
دوره 3
شماره 2 2012
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023